کد مطلب:36085 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

استمداد از خدا در به دست آوردن عقیده ی صحیح











(و ابدا قبل نظرك فی ذلك بالاستعانه بالهلك و الرغبه الیك فی توفیقك و ترك كل شائبه اولجتك فی شبهه او اسلمتك الی ضلاله)

«و آغاز كن پیش از نظر انداختن در آن مباحث و مطالب، به یاری جستن به وسیله ی پروردگارت و رغبت و روی آوردن به سوی او در اینكه تو را موفق بدار، و رها كردن و هم و خیالی كه تو را داخل در شبهه گرداند و یا به دست گمراهی بسپارد.»

در این قسمت، سه مطلب را تذكر میدهند كه هر یك از آنها برای طالب علم مخصوصا علوم عقلیه و مباحث نظری نقش اساسی و سازنده دارد.

1- پیش از شروع در مباحث عقلی و كلامی باید از خداوند متعال در خواست یاری كرد و از ذات لایزال او كه كانون قرت و مركز همه ی نیروهاست استمداد نمود و كمك خواست.

[صفحه 103]

آری! در همه ی امور باید از خدا یاری طلبید كه اگر یك لحظه امداد غیبی و كمك حضرت حق نباشد رشته نظام زندگی انسان گسسته خواهد شد و این برنامه ی مداوم و خلل ناپذیر هر فرد مسلمانی است كه در تمامی مقاطع زندگی، از صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا در نمازهای خود از خدای متعال استمداد كرده و با جمله ی نورانی «ایاك نعبد و ایك نستعین» از خداوند یاری می طلبد، و مهمتر اینكه تو را عبادت و پرستش می كنیم و فقط از تو یاری می خواهیم. و لابد اگر از وجود مقدس او به تنهائی یاری می جوئیم دیگری صلاحیت و شایستگی ندارد و قدرت و استطاعتی در تحت اختیاردیگری نیست.

مردی از قدریه- مفوضه- وارد بر عبدالملك بن مروان گردید عبدالملك ر كس از اهل علم و استدلال را كه در شام بود برایمباحثه با او گرد آورد و او در بحث غالب شد و همه ی آنان را از پای در آورد عبدالملك گفت كسیكه از عهده ی این مرد بر می آید فقط محمد بن علی- حضرت باقر علیه السلام- است از اینرو به فرماندار مدینه نامه نوشت و از او خوسات كه امام باقر علیه السلام را بدون اینكه وی را بترساند و ناراحت كند بلكه با احترام به شام بفرستد. فرماندار مدینه نامه با بنزدامام باقر علیه السلام آورد حضرت فرمود من پیر شده ام و توانائی مسافرت ندارم این فزندم جعفر-امام صادق علیه السلام- بجای من است او را بفرست. او هم امام صادق را به شام فرستاد، وقتی حضرت وارد بر عبدالملك شدند چون عمر زیادی نداشتند عبدالملك مقام حضرت راكوچ گرفت و نگران شد كه نكند آن شخص قدری در مباحثه غالب گردد مردم كه شنیدند امام صادق علیه السلام برای مباحثه با آن شخص به شام آمده اند همه اجتماع كرده تا صحنه ی مناظره را بنگرند. عبدالملك به حضرت صادق گفت: جریان این مرد قدری ما را عاجز كرده و من نامه نوشتم تا میا شما و او را جمع كنم كه او همه را از پای در آورده است حضرت فرمود: خداوند ما را كفایت خواهد فرمود.

[صفحه 104]

چون امام علیه السلام با آن شخص در مجلس جمع شدند او به حضرت صادق علیه السلام گفت از هر چه میخواهی بپرس، حضرت فرمود: سوره ی حمد را بخوان عبدالملك با خود گفت: انا لله و انا الیه راجعون، سوره حمد چه ربطی به مطلب دارد و كجا بهنفع ما تمام میشود؟ آن شخص شروتع به خواند سوره ی حمد كرد تا به این جمله رسید: ایاك نعبد و ایاك نستعین. حضرت صادق علیه السلام فرمود: صبر كن. از كه استعانت میجوئی و چه نیازی به كمك داری؟ كارها كه- بنظر تو كه اهل تفویضی- بهخودت واگذار شده است؟

با همین جمله، آن مرد سر جای خود ساكت و بهت زده ماند، و خداوند گروه ظالمین را هدایت نخواهد كرد.

آری! راستی اگر انسان در زندگی خود مستقل باشد و در اعمال و افعال خود نیازی به حول و قوه و مدد حق نداشته باشد پس چرا در هر شبانه روزی هر مسلمانی وظیفه دارد كه چندین مرتبه و حد اقل ده بار از خداوند استعانت و استمداد بكند؟

بنابراین، انسان همواره محتاج و نیازمند است و در هر كاری باید از خداوند مدد خواسته و از او یاری بجوید و لیكن ورود در مباحث علمی و مطالب نظری، زمینه ی خطر است افراد زیادی در این راه گام نهاده و دراین رشته ها وارد شدند و در اثناء تحصیل یا در اواخر آن به انحراف كشیدهشده و به راه باطل افتادند.

در تاریخ، عالمان منحرف و محصلین گمراه شده كم نیستند و ما خود نیز در این اعصار، شاهد و ناظر چنین اشخاصی بودیم و از نزدیك دیدیم كه كسانی در راه تحصیل علوم حتی علوم اسلامی گام نهادند و سرانجام، خود به گمراهی افتاده و عده ای نیز به گمراهی كشیدند. نعوذ بالله من سوء الخاتمه.

2- باید رو به دربار الهی آورد و از او درخواست توفیق كرد.

آری علم و استدلال و رسائی ذهن در مباحث و خلاصه دست یابی به علوم و

[صفحه 105]

كمالات در گرو پیدایش ده ها شرائط و جمع شدن زمینه های مساعد و فراهم آمدن اسباب و وسائل بیشماری است. و همین فراهم آمدن شرائط و مساعد بودن اسباب و ابزار و وسائل، توفیق است كه باید برای دستیابی به آن با دل و جان به خدا اقبال كرده و مشتاقانه رو به دربار ذات لایزال و فیاض او آورد.

3- كنار گذاشتن همه ی شوائب و آمیخته های خطرناك فكری و ذهنیتهای ناسالم.

طالب علم و پژوهنده ی مطالب عالیه باید قبلا ریشه ی اوهام و شكوك و حتی حب و بغضهای شخصی و تعصبات را از ذهن خود قطع نماید و با ذهنی خالی از تخیلات باطله، رو به علم بیاورد و به پژوهشگری حقائق بپردازد. حب و بغضهای بی پایه و نا درست، ذهن را از گرفتن مطالب و دسترسی به اهداف عالیه ی انسانی باز می دارد و اوهام و شكوك، زمینه ساز شبهه های قوی در ذهن آدمی می شوند و بالمآل آدمی را به منجلاب خطرناك شبهه های حل ناشدنی و گره های پیچیده خواهند كشید و یا او را دربست به دست گمراهی خواهند سپرد كه بكلی راه نجات بر او مسدود بماند.


صفحه 103، 104، 105.